تاریخچه قیر، تجارت قیر، سادات قیری و …

تاریخچه قیر، تجارت قیر، سادات قیری و …

تاریخچه قیر، تجارت قیر، سادات قیری و …

قیر ماده ای غلیظ، چسبنده و سیاه رنگ و غیر بلورین است كه در دی سولفید کربن(CS2) حل می شود. این تعریف از قیر را می توان در بسیاری از متون مشاهده کرد. اولین تمدنی که با قیر آشنا شد، تمدن سومریان باستان بود که مردمان آن در ۴۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح از این ماده برای آب بندی برج های خود بهره می گرفتند. پس از آنان مصریان و بابلیان نیز از قیر استفاده کردند. مصریان باستان از قیر در مصارف مختلف، از جمله، آب بندی و مویایی کردن اجساد بهره مي بردند.

کلمه مومیایی از واژه فارسی (موم) گرفته شده است که در زبان انگلیسی به (Mummy) تبدیل شده است. این روش که در حقیقت برای جاودانه کردن انسان به کار می رفته، در مصر باستان رواج فراوانی داشته است. مصریان باستان با استفاده از ماده ای که بخش اعظم آن از قیر تشکیل شده بود، اجساد را به شیوه های مختلف مومیایی می کردند. آنان قیر مورد نیاز جهت مومیایی کردن را از معادن قیر طبیعی که در آن مناطق وجود داشت، به روش های سنتی اخراج می کردند.

مطالعات اخیر باستان شناسی روی قیر مصرف شده در مومیایی هاي مصری، نشان می دهد که آنان قیر مورد نیاز خود را یا از معادن قیر طبیعی کوه (زیت) در حوالی کانال سوئز و یا از معادن اطراف (بحر میت) به دست می آوردند.

جسد موميايي شده توسط مصريان باستان كه در آن از قير استفاده شده است.

جسد موميايي شده توسط مصريان باستان كه در آن از قير استفاده شده است.

در کتاب مقدس یهودیان (تورات) نیز از قیر نام برده شده است. از جمله، در باب ششم آیه چهاردهم خطاب به حضرت نوح (ع) چنين آمده: «پس برای خود کشتی از چوب کوفر (درختی با چوب های ضخیم) بساز و حجرات در کشتی بنا کن و بیرونش را با قیر اندود کن». همچنین در باب دوم آیه سوم راجع به تولد حضرت موسی (ع) آمده است: «چون مادر موسی(ع) نتوانست او را از دیگران پنهان دارد، تابوتی از نی برایش گرفت و آن را به قیر و زفت اندود و طفل را در آن نهاد و آن را در نیزار به کنار نهر گذاشت.»

استفاده از قیر در ایران باستان:
قیر در ایران قدمتی بیش از ۵۰۰۰ سال دارد. در اواسط هزاره سوم قبل از میلاد مسیح در تمدن عیلام، حوالی شوش از قیر در مصارف مختلفی استفاده می شد (امپراتوری ایلام از اوایل هزاره سوم تا اواسط هزاره اول قبل از میلاد، بخش بزرگی از مناطق غربی و جنوبی سرزمین امروزی ایران شامل استان های خوزستان، فارس و بخش هایی از استان کرمان، لرستان و کردستان امروزی را در بر می گرفت، که معروف ترین بخش این امپراتوری، منطقه شوش بود. مردم آن روزگار در شوش از قیر در مصارف متعددی استفاده می کردند. مصارف استفاده از قیر کاربردهای پزشکی تا ساخت و ساز و مصارف زینتی و حتی مذهبی داشت. از جمله اولین ساخته های قیری ایرانیان باستان، می توان به نماد مذهبی اشاره کرد که به شکل استوانه در موزه لوور فرانسه نگهداری می شود. اين شي استوانه اي ۱۹ سانتی متر ارتفاع و ۱۱ سانتی متر قطر داشته و در سال ۱۹۰۸ میلادی در تپه های حوالی شوش کشف شده است. روی این استوانه چندین غزال، گربه و عقابی با بال های باز شده کنده کاری شده است. این نمادها که در آن روزگار قداست داشته اند، در آیین های مذهبی مورد استفاده قرار مي گرفتند.

همچنين مهر های استوانه ای توسط عيلاميان، به عنوان وسیله ارتباطی و خط تصویری نیز استفاده می شد. پس از آغشته کردن این مهرها به مایعی شبیه جوهر، نقوش آن بر غارها، سفال ها و کتیبه ها اعمال می گردید.کنده کاری و مجسمه سازی بر کلوخه های سنگی قیر طبیعی، تنها در ایران باستان مرسوم بوده و مشابه آن را در هیچ تمدن دیگری نمی توان مشاهده کرد.

ظروف ساخته شده از قير كه در حوالي شوش كشف شده است.

ظروف ساخته شده از قير كه در حوالي شوش كشف شده است.

از دیگر یافته های آن دوران می توان به کتیبه های قیری اشاره کرد که ۲۴۵۰ سال قبل از میلاد در حوالی شوش ساخته شده است. این کتیبه ۲۵ سانتی متر ارتفاع ، ۲۲ سانتی متر عرض و هشت سانتی متر ضخامت داشته و در سال ۱۸۷۷ کشف و در موزه لوور نگهداری می شود. بر این کتیبه نیز نقوش مختلفی از حیوان و انسان کنده کاری شده است. این کتیبه چهار ضلعی بوده و سوراخی در مرکز آن وجود دارد. مشابه این نوع کتیبه در آن روزگار متداول بوده و ۱۲۰ نمونه از آن در سوریه و عراق کشف شده است، اما تنها این نمونه از قیر ساخته شده و مابقی آنها از جنس گچ و یا سفال می باشند. از آنجایی که اکثر این کتیبه ها در معابد یافت شده اند، این ایده که طرح فوق نیز قداست داشته و در آیین های مذهبی مورد استفاده قرار می گرفت را تقویت می کند.

شواهد باستان شناسی نشان می دهند که در ایران از قیر در ساخت کاخ ها استفاده های فراوانی می شد. این موارد شامل آب بندی پی ساختمان ها و ملات جهت بند کشی آجرها و سنگ ها بوده است.
در بعضی موارد نیز جهت نما کاری و زیبایی بنا، از قیر استفاده می شد، به طوری که در ساخت ستون های چوبی کاخ آپادانا در شوش، از قیر برای ایجاد یک سطح صاف و صیقلی بر روی ستون ها استفاده مي شد. همچنین بر اساس یافته های محققان در ساخت این کاخ از آجر و ملات قیری برای ساخت دیوار ها استفاده شده است.
استفاده از قیر در ساخت بناها در تمدن بابل نیز بسیار معمول بوده است. مطالعات باستان شناسی نشان می دهد که در ساخت باغ های معلق بابل، که از عجایب هفتگانه جهان به شمار می رود، از قیراستفاده های فراوانی شده است. این باغ چند طبقه در حدود ۶۰۰ سال قبل از میلاد به دستور "بخت النصر" پادشاه بابل برای همسر ایرانی او "سمیرامیس" که از آب و هوای کویری بابل در رنج بود، ساخته شد. هر طبقه از این باغ به صورت مربعی شکل با ابعاد ۳۰ متر ساخته شده و هر طبقه با طبقات دیگر پنج متر فاصله داشته است.

حوضچه هاي ترواش قير از زمين در رامهرمز

حوضچه هاي ترواش قير از زمين در رامهرمز

در هر طبقه تا ارتفاع سه متر خاک ریخته شده و انواع گیاهان از مناطق مختلف جمع آوری و در آن کاشته شده بود. شواهد باستان شناسی نشان می دهد که جهت آب بندی این طبقات و جلوگیری از نشت آب به طبقات پایین تر، از یک لایه حصیری که با مقدار زیادی قیر طبیعی اندود شده است استفاده کرده اند.
ایرانیان نیز در ساخت راه ها از قیر بهره می گرفتند که می توان از آن جمله به ساخت قسمت هایی از "راه شاهی" که در قرن پنجم پیش از میلاد به دستور داریوش اول (پادشاه هخامنشی) از شوش به ساردیس (در حوالی ازمیر ترکیه که در آن زمان جزء سرزمین ایران بود) ساخته شد، اشاره کرد. این راه به طول ۲۷۰۰  کیلومتر مهم ترین وسیله ارتباطی بین شهرهای بزرگ در آن روزگار بوده که پس از شوش تا تخت جمشید نیز ادامه یافت و می توان آن را اولین جاده قیر اندود شده جهان دانست. کیفیت این راه آن قدر بالا بود که پیک های نامه رسان کل مسافت آن را در هفت روز می پیمودند. در ساخت این راه و همچنین سایر راه های درون شهری در شهرهای بزرگ آن دوران از جمله بابل، از قیر طبیعی و سنگ و آجر استفاده شده است. از جمله راه های مهم دیگری که در بابل با قیر اندود شده بود، می توان به "راه مقدس" اشاره کرد. این راه که معابد اطراف بابل را به یکدیگر ارتباط می داد با قیر اندود شده بود و روی آن را با پاره های سنگ و آجر قرمز رنگی فرش کرده بودند، تا پادشاهان و موبدان بتوانند بی آن که پایشان آلوده شود برای انجام مراسم مذهبی از این راه ها بگذرند.
از جمله موارد کاربرد های دیگر قیر در ایران باستان می توان به کاربردهای درمانی آن اشاره کرد. پزشکان آن دوران، قیر را به عنوان دارویی شفابخش قلمداد می کردند که می توانست بسیاری از امراض را درمان کند. ابوالقاسم استخری از نویسندگان قرن سوم هجری درباره اثر درمانی قیر طبیعی می گوید: «در غاری در دارابگرد واقع در ولایت فارس، مومیا "قیر طبیعی" یافت می شود و قدرت شفابخشی آن چنان ارزشی دارد که یک نگهبان همیشه در کنار این غار کشیک می دهد و این مومیا را یک بار در سال در ظرفی سنگی جمع آوری می کنند و نزد حاکم ولایت می برند.»

جالب آن است که مردم فارس هم اکنون نیز از این دارو استفاده می کنند. آنان با مخلوط کردن قیر طبیعی و روغن حیوانی پمادی درست می کنند که در درمان درد های عضلانی و روماتیسمی کاربرد داشته و به منظور تسکین درد های نقرسی و شکستگی ها از آن استفاده می کنند. آنها نيز این دارو با نام "مومیا" می شناسند. در حوالی شهرستان جهرم در استان فارس نیز معادن قیر طبیعی وجود داشته است که مردم آن زمان از این ماده که آن را "مومیا" یا زهک می نامیدند، در درمان زخم ها و شکستگی ها استفاده می کردند.

ظروف ايلامي كه در آنها از قير استفاده شده است.

ظروف ايلامي كه در آنها از قير استفاده شده است.

تاریخدانان متعددی بعد از اسلام نیز به وجود معادن قیر طبیعی در ایران اشاره داشته اند. حاج میرزا حسن فسایی در فارسنامه ناصری به وجود چشمه ای در حوالی بهبهان به نام چشمه قیری اشاره دارد: «دو قامت گودی دارد و سالی چندین خروار قیر از این چشمه استخراج می شود». او همچنین به منابعی از قیر در حوالی را مهر مز اشاره می کند که ایرانیان باستان در آن زمان، قیر این چشمه را که آغشته به نفت بوده است، بیرون کشیده و استفاده می کردند. میرزا حسن فسایی در خصوص نحوه استخراج قیر از این چشمه می گوید: «در این ناحیه چشمه ای است که قیر و نفت سیاه از آن بیرون می آید. در مقابل آن حوضی ساخته اند، که آنچه از چشمه بیرون می آید، در آن جمع می شود. سپس شعله آتش بر حوض زده تا نفت آن بسوزد و بعد سوراخی که در انتهای حوض گذاشته اند را گشوده و قیر مایع که به وسیله آتش گداخته شده از سوراخ درآمده، داخل آب رودخانه ای که به حوض پیوسته است، میشود .»

یاقوت حموی از مورخان معروف قرن هفتم هجری قمری در اثر "معجم البلدان" خود راجع به نفت بادکوبه چنین می نویسد: «بادکوبه در ایالات شیروان نزدیک دربند است. در این شهر چشمه بزرگ نفت وجود دارد، که روزی هزار درهم نفت می دهد. کنار آن چشمه دیگری از نفت سفید است که مانند روغن زیبق (جیوه) می باشد و شب و روز جاری است و عایدی این چشمه هم مانند چشمه اولی می باشد.»

ابن البلخی در فارسنامه نیز می نویسد: «سینیز (بندر دیلمی کنونی در استان بوشهر) شهری است در کنار دریا و حصارکی دارد؛ میان مهروبان و جنابا (گناوه کنونی) است. در این شهر کاشتی نکنند و جز خرما نخیزد و روغن جراغ (نفت) آن شهر معروف است.»
حمداله مستوفی از مورخان و جغرافی نویسان معروف قرن هفتم هجری، در کتاب "نزهته القلوب" می نویسد: «آٍنچه در ایران است معدن "بدیه" از توابع شبانکاره (برازجان بوشهر)،

کوهی است که از آن قطراتی فرو می چکد و چون موم منجمد می گردد، آن را موم آبی گفته اند و معادن نفت بسیار دارد.»

تجارت قیر و سادات قیری:

برداشت و فروش قیر که از چشمه های قیر در شرق شوشتر استحصال می شد، توسط خانواده هایی از سادات شوشتر که به سادات قیری مشهور بودند انجام می گرفت. صدور قیر که از شوشتر به هندوستان صورت می گرفت، پای انگلیسی های کنجکاو را به چشمه های قیر شوشتر باز کرد و به خریداری زمین های نفت خیز از سادات قیری شوشتر و حفر اولین چاه نفت ایران انجاميد. بعدها در این مکان شهر مسجدسلیمان از طریق اسکان عشایر به وجود آمد.

رينولدز مشاهده كرد كه نفت خام آرام و بي صدا روي سطح آب نهر در حركت است. همين مشاهدات به كشف و استخراج نفت در ميدان نفتون منجر شد.

رينولدز مشاهده كرد كه نفت خام آرام و بي صدا روي سطح آب نهر در حركت است. همين مشاهدات به كشف و استخراج نفت در ميدان نفتون منجر شد.

به دلیل سیاست دولت های آن زمان (احتمالا به دلیل جلوگیری از دخالت روحانیت شهر مذهبی شوشتر در صنعت نفت) مردم شوشتر نه تنها زمین های خود را در مقابل استعمارگران انگلیسی از دست دادند، بلکه از استخدام در صنعت نفت در کنار شهر خود نیز محروم شدند.

بدین ترتیب عشایر اسکان یافته ایل بختیاری اغلب به عنوان کارکنان صنعت نفت و شهروندان شوشتری اغلب به عنوان تاجر و بازاری برای کار به حوالی چاه نفت آمدند. تا مدتی این منطقه صنعتی- اداری بین مردم به اداره معروف بود. اما بتدریج با ساکن شدن خانواده ها در اطراف چاه نفت، شهر مسجدسلیمان شکل گرفت. با رشد مسجدسلیمان این منطقه به عنوان یکی از بخش های شوشتر در تقسیمات کشوری ایران ثبت شد و چند دهه بعد به صورت شهرستانی مستقل از شوشتر درآمد.

چنانچه از اسناد خانوادگی سادات برمی­آید در حدود سال های ۱۲۸۵ شمسی (۱۹۰۶ میلادی) اولین بار دمورگان (باستان شناس فرانسوی) از قضیه قیر "درّه خرسان" مطلع می­ شود و سپس انگلیسی­ ها با حمایت دولت وقت ایران موفق می­ شوند سادات قیری را راضی به انعقاد قراردادي با کمپانی دارسی ­­­نمایند. اسناد موجود حاکی از این است که جمعی از سادات شوشتری توسط نماینده شان احتشام السلطنه شکایتی به مجلس شورای ملی ارسال می کنند، مبنی بر اینکه خوانین بختیاری املاک آنها را بدون اجازه به کمپانی نفت انگلیس اجاره داده اند.

خانواده سادات علی رغم میل باطنی با این قرارداد موافقت می­نمایند و مقرر می­شود در درّه خرسان چاه نفت حفر نمایند و کمپانی­ دارسی سالانه ۱۰۰۰ من نفت و ۹۰۰ قران احمدشاهی (نقره­) به سادات قیری بپردازند. اما خانواده قیری که از این معامله خشنود نبودند دست به اعتراض می­ زنند و آن منطقه را سرزمین اجدادی خود می­ خوانند و این بار نیز با مداخله دولت مقرر می­ شود که چاه نفت را به انگلیسی­ ها اجاره بدهند و در نهایت این امر به انعقاد قرارداد قیری – دارسی منجر می­ شود.

این قرارداد که دارای هشت بند است در اکتبر ۱۹۰۷ میلادی (۱۲۸۶ ش) به امضاء طرفین می رسد و چنانچه در تصویر این سند قابل مشاهده است، اجاره دهندگان سید لطف اله ولد مرحوم سید کریم قیری و آقا سید آقایی ولد مرحوم سید محمد قیری وکالتا از طرف سادات قیری هستند و موجر ویلیام دارسی است و وکیل وی جی. بی. رینولدز (George Bernard Reynolds) قرارداد را امضاء کرده است.

در زیر بخشی از تاریخ نفت ایران را در مصاحبه ای با یکی از سادات قیری شوشتر مرور می کنیم:

داستان یکصدوچند ساله نفت در کشور ما، با وجود همه آنچه‌ که درباره آن گفته و شنیده شده به رمان بزرگی می‌ماند که هنوز بسیاری‌ از صفحات آن نوشته نشده است. به معنای دیگر درباره سرگذشت نفت‌ در ایران هنوز هم هستند، کسانی که نکات بسیاری برای گفتن دارند، لیکن به دلایل گوناگون نتوانسته‌اند گفتنی‌های خود را برای دیگران نقل‌ کنند. این گروه از افراد، کسانی هستند که نه دستی بر قلم دارند و نه‌ با روزنامه‌نگار و یا پژوهشگری مواجه شده‌اند تا خاطرات نانوشته خود را بیان کنند.

یکی از این افراد سید عبد الحسین مطهر ۸۱ ساله از بازماندگان‌ «سادات قیری» شوشتر و از نخستین کارآموزان صنعت نفت در مسجد سلیمان و همکار بازنشسته شرکت نفت پارس است ، او خاطرات خود را چنين بازگو می کند:

متولد شوشتر هستم؛ زمان انگلیسی‌ها به عنوان کارآموز با گذراندن ۳ ماه دوره کارآموزی در شرکت نفت انگلیس و ایران استخدام شدم، در آن‌ زمان"مستر پلایر" سرپرست بخش آموزش بود. چون معدل امتحانات کارآموزی من خوب بود در بخش ابزار دقیق‌ مشغول به کار شدم، قبل از آن نیز گواهینامه ششم ابتدایی را در مسجد سلیمان گرفته بودم، از آن زمان شاهد رشد صنعت نفت بودم.

سادات قیری، خانواده ای از خانواده های خوزستان بودند که در شوشتر زندگی می‌کردند. سابقه نسبی این طایفه، براساس شجره ‌نامه‌ای که از قدیم‌ مانده و هنوز در خانواده نگهداری می‌شود، به امام موسی کاظم (ع) می‌رسد.

چرا این خانواده را سادات قیری می‌خواندند؟

موضوع از این قرار است که برخی از اجداد ما در عهد قاجاریه، بازرگان بودند. اینان کالایی را با اسب و استر از شوشتر به اصفهان‌ می‌بردند و در آن شهر با کالاهای دیگر مبادله مي كردند. شيوه حركت منزل به منزل بود، یعنی پس‌ از چند کیلومتر راهپیمایی در مکانی مستقر شده و پس از استراحت عازم‌ مقصد بعدي می‌شدند. یکی از استراحت‌گاه‌های آنان بر سر راهشان، مکانی‌ در نزدیکی چاه شماره یک نفت در مسجد سلیمان بود . این چاه در آن‌ زمان وجود خارجی نداشت و هنوز نفت در از آن استخراج نمی‌شد. کاروانیان در نزدیکی این چاه که سال‌ها بعد کشف شد، مستقر شده و هر نوبت یک تا دو روز در آنجا می‌ماندند و سپس به سفر خود ادامه‌ می‌دادند.

افراد کاروان در طول اقامت خود هر از گاه برای جمع‌آوری بوته، یا در جستجوی آب و احتمالا از سر کنجکاوی در اطراف محل استقرار کاروان گشت‌ و گذاری می‌کردند، تا اینکه در همان نزدیکی، دره‌ای‌ موسوم به «دره خرسان» نظر آنها را جلب می‌کند.

این دره که هنوز هم وجود دارد، از این جهت به دره خرسان شهرت‌ داشته که مأمن و جایگاه خرس ها بوده و چه بسا، قافله ‌سالاران برای مصون‌ بودن از حمله خرس‌های دراین دره، نگهبانانی را برای حفظ جان کاروانیان‌ می‌گماشتند.

یک روز تعدادی از افراد کاروان، تصمیم می‌گیرند، تا انتهای دره‌ پیش بروند و از اوضاع و احوال این مکان نامسکون که تا آن عهد شاید پای انسانی به آنجا نرسیده بود باخبر شوند. پس از دقایقی پیاده‌روی در کنار صخره‌ها، توجه این افراد به چشمه‌ای‌ جوشان جلب می‌شود که از بالای دره دیده نمی‌شد.

زمانی که افراد به چشمه نزدیک می‌شوند، می‌بینند مایعی که از این‌ چشمه جاری می‌شود، مخلوطی از آب و ماده‌ای غلیظ و سیاه‌رنگ و بدبو است. به این صورت که آب در زیر و ماده سیاه‌رنگ روی آن، به طرف‌ سرازیری جاری بوده است.

در آن زمان افراد به هیچ وجه متوجه کشف بزرگ خود نمی‌شوند و پس‌از بازگشت موضوع را به اطلاع سایر کاروانیان می‌رسانند و یکی از افراد که آگاهی و تجربه بیشتر داشته، به آنها خبر می‌دهد که ممکن است‌ آن ماده سیاه‌رنگ قیر باشد! پدربزرگم تعریف می‌کرد، پیدایش نفت و قیر در ایران باستان در شاهنامه فردوسی توصیف شده و پیش ‌از آن در عهد ساسانیان نیز از قیر در ساختن بناهای تاریخی، قیراندود کردن دیوارها، آتش‌بازی، افروختن آتش و در جنگ‌ها استفاده می‌شد. آثار به جا مانده‌ تاریخی از وجود قیر در آن عهد، در شادروان‌های (سدهای) شوشتر دیده می‌شود و حتی بقایای یکی از سدها، موسوم به« بند قیر» در مسیر رودخانه کارون و در شوشتر وجود دارد.

در یکی دو سفر بعدی اجداد خانواده قیری، با کسب آگاهی بیشتر، تصمیم می‌گیرند، به جای تحمل رنج سفر و ضرر و زیان گاه‌ به‌گاه‌ تجارت، و برای مصون ماندن از حمله راهزنان و سایر مشکلات، در همین‌ محل اطراق کرده و از ماده سیاه‌رنگ چشمه «دره خرسان» بهره برداری‌ کنند.

به‌این‌ترتیب ، با ایجاد آب‌بند کوچکی در مسیر چشمه خرسان، جریان عبور آب و نفت را متوقف می‌کنند، به‌طوری که برکه‌ای بزرگ‌ در آنجا ایجاد می‌شود.

به‌ تدریج سرپناه موقت برپا می‌شود و ساکنان دره نامسکون، با استفاده از مشک‌هایی از پوست گوسفند، لایه رویی آب داخل برکه، (نفت خام) را با دست جدا کرده و به وسیله الاغ و استر به مسجد سلیمان‌ انتقال داده و به فروش می‌رساندند. البته نفت استحصال شده فوق العاده‌ غلیظ و سیاه‌ رنگ بوده و فقط به مصرف سوخت می‌رسید و طبعا کسی‌ از اهمیت و ارزش مواد درون آن آگاهی نداشت.

اجداد من پس‌از رونق گرفتن کارشان درصدد برمی‌آیند تا از نفت‌ چشمه خرسان، قیر استخراج کنند. آنان بر اثر تجربه و کسب آگاهی از مردان کهنسال قبیله، اولین وسیله دست‌ساز تولید قیر را می‌سازند.

این وسیله یک دیگ استوانه‌ای شکل به ارتفاع ۴ متر و قطر ۲ متر مربع‌ بوده که در پایین بدنه آن حفره‌ای ایجاد کرده بودند. این دیگ بزرگ را در نزدیکی برکه‌ای که گفته شد، بر روی اجاق‌ سنگی بزرگی مستقر کرده بودند و پس‌از مسدود کردن حفره آن با سنگ و آهن، داخل آن را تا اندازه‌ای پایین‌تر از لبه دیگ، پر از نفت خام‌ می‌کردند. پس از آن، زیر دیگ را با استفاده از همان نفت خام روشن می‌کردند و آتش شدید به مدت یک هفته، مایع درون آن را گرم می‌کرد.

استادکاری که از دیگران تجربه بیشتری داشت، به‌طور مرتب و با استفاده از نی‌های بلند، میزان غلظت مایع را می‌سنجید و با اعلام اینکه‌ قیر رسیده است، تقریبا پس از یک هفته دستور می‌داد آن را تخلیه کنند. پس‌از یک هفته، آب و برخی دیگر از مواد درون دیگ تبخیر شده و باقیمانده آن به صورت قیری مذاب در داخل دیگ باقی می‌ماند.

بهره‌برداران بومی، در یک گروه ۷ تا ۸ نفره درحالی‌که مایع قیر در حال جوشان و غلیان بود، با ترفندهای ابتکاری خود، حفره بسته شده‌ پایین دیگ را باز کرده و قیر مذاب را در همان برکه تخلیه می‌کردند. به ‌این‌ترتیب قیر مذاب پس از خنک شدن در آب به صورت لایه‌لایه‌ و خمیری شکل برداشت می‌شد و پس از سفت شدن، با همان وسایل‌ ابتدایی برای فروش به شوشتر و سایر شهرها از جمله مسجد سلیمان‌ انتقال می‌یافت.

از قیر چه استفاده‌ای می‌کردند؟

در آن زمان قیر، استفاده‌های متعددی داشت، از جمله تولید بوریا، جداسازی شلتوک از برنج، قيراندود کردن ساختمان، گرم کردن کوره‌های‌ صنعتگری و مصارف دیگر که به‌تدریج بر انواع آن اضافه می‌شد.

از سال‌های ۱۳۰۰ شمسی به بعد که گرفتن شناسنامه اجباری شد، مأمورین ثبت احوال به فردي كه براي دريافت شناسنامه مراجعه مي كرد، می‌گفتند: چه فامیلی را می‌خواهی؟ اکثر افراد که به‌طور عموم بی‌سواد بودند برای‌ این سؤال پاسخی نداشتند. سرانجام مأمور می‌پرسید چکاره‌ای؟ و مثلا نام ‌فامیل کسی که نجار بود، می‌شد نجارزاده، یا آهنگر بود می‌شد چلنگر و به ‌همین‌ترتیب افراد نامگذاری می‌شدند. اجداد من هم گفته‌ بودند کار ما تهیه قیر است و به ‌این‌ترتیب نام‌فامیل "قیری" به آنان داده‌ ‌شد. البته بعدها برخی از نوه‌ها و نوادگان تقاضای نام فامیل دیگری‌ را کردند که پدر من « مطهر» را انتخاب کرده بود.

آيا اسناد و شواهدی هم وجود دارد که خانواده شما قبل از کشف اولین چاه نفت در مسجد سلیمان از این منطقه قیر استخراج‌ می‌کردند؟

بله، ما یک سند تقریبا ۱۰۰ ساله داریم که هنوز مهم معتبر است. این‌ سند قراردادی است که سادات قیری با دارسی بسته‌اند! ماجرا به سال ۱۹۰۷ میلادی برمی‌گردد. براساس آنچه که از پیرمردهای‌ خانواده شنیده‌ام، زمانی که آنها در نزدیکی «چشمه خرسان» (دره خرسان) قیر می‌پختند و می‌فروختند، شخصی بنام دومورگان که فرانسوی و باستان‌شناس بود، به منطقه مسجدسلیمان می‌آید و از چند و چون قضیه آگاه می‌شود.

دومورگان پس‌از مشاهده چشمه جوشان نفت و آب در دره خرسان، موضوع را به آگاهی روسای خود می‌رساند و سرانجام پس‌از اتفاقاتی، انگلیسی‌ها که بوی نفت را شنیده بودند وارد ماجرا می‌شوند. نقل می‌کنند زمانی که دومورگان به مسجدسلیمان آمد، افرادی را دید که با لباس محلی نفت و قیر می‌فروشند! با کنجکاوی زیاد این مسأله‌ را دنبال کرد تا به دره خرسان رسید و از نزدیک شاهد چشمه جوشان‌ نفت و آب شد.

زمانی که نماینده دارسی به محل کار سادات قیری می‌آید، از آنها می‌خواهد تا در چند قدمی دره خرسان چاه نفتی بزند و مدعی می‌شود که با دولت قرارداد بسته است. سادات قیری ابتدا رضایت نمی‌دهند و نماینده دارسی موضوع را با نمایندگان دولت مطرح می‌کند، بالاخره مقرر می‌شود تا رضایت افراد محلی به هر طریق جلب شود.

این قضیه منجر به انعقاد قراردادی بین سادات قیری و دارسی شد. براساس این قرارداد مقرر می‌شود، اگر چاه نفت دادرسی (چاه شماره‌ یک مسجدسلیمان) به نفت رسید،کمپانی دارسی، سالی ۱۰۰۰ من نفت‌ و ۹۰۰ قران احمد شاهی (نقره) به سادات قیری بپردازد.

چه شد که خانواده سادات قیری با ویلیام‌دارسی روبه‌رو شدند؟

اوایل سال‌های ۱۹۰۱میلادی (۱۲۸۰ ش) به بعد که دارسی برای کشف نفت، امتیاز آن را از حکومت وقت دریافت کرد (به نقل از پدربزرگم)، دارسی مأموران‌ اکتشاف خود را به ناحیه مسجدسلیمان گسیل داشت. البته پیش از آن‌ هم برخی از گماردگان انگلیس از منطقه دیدن کرده بودند و می‌دانستند افرادی در این محل از چشمه‌های طبیعی نفت بهره‌برداری می‌کنند!

با چنین پیشینه‌ای رینولدوز، نماینده دارسی و رئیس عملیات نفت ایران، در آن زمان به منطقه مي آيد و مطالعات اولیه را برای حفر چاه نفت آغاز می‌کند. در همین ایام که سادات قیری سرگرم بهره‌برداری از چشمه‌های‌ جوشان نفت بودند، به این امر اعتراض کرده و یادآور می‌شوند که این‌ منطقه سرزمین آباء و اجدادی آنهاست و آنان نمی‌توانند به اکتشاف‌ دست بزنند.

مراتب این اختلاف، به کنسولگری انگلیس در اهواز و سپس به دولت‌ مرکزی گزارش می‌شود و حکومت وقت پیشنهاد می‌کند که انگلیسی‌ها زمین‌های مزبور را از سادات قیری

اجاره کنند. پس‌از شور و مشورت با بزرگان محلی و روحانیون آن زمان، قراردادی میان دو نفر از نمایندگان سادات قیری و نماینده دارسی منعقد و به مهر و امضای طرفین و شهود می‌رسد.

قرارداد در چه سال منعقد شده و نسخه‌های اصلی آن‌ کجاست؟

نسخه اول این قرارداد در سال ۱۹۰۷ یعنی درست یک سال قبل از به‌ نفت رسیدن چاه شماره یک مسجد سلیمان میان اجداد قیری و نماینده‌ دارسی به امضاء رسید. یک نسخه اصلی آن همراه با نسخه‌های تمدید شده (۳ سال یک ‌بار قرارداد تمدید می‌شده است) نزد خانواده قیری در صندوق امانات یکی از بانک‌های کشور نگهداری می‌شود. نسخه‌های‌ اصلی دیگر در اسناد شرکت ملی نفت ایران در اهواز و قطعا نسخه‌ای‌ هم نزد کارگزاران انگلیسی وجود دارد.

قرارداد قیری و مفاد آن:

یادآور می‌شود که به موجب ماده هشتم قرارداد « رآس هر سه سال‌ دارسی می‌تواند این قرارداد را فسخ کرده و استفاده از نفت را در اختیار سادات قیری قرار دهد و ادعایی نداشته باشد». به معنای دیگر، چنانچه‌ این اقدام را انجام ندهد، یعنی قرارداد را تمدید نکند، قرارداد لغو خواهد شد. لیکن قرارداد سادات قیری با دارسی در اول اکتبر ۱۹۱۱میلادی    (۷ مهر ماه ۱۲۹۰ ش) تمدید شده‌ و همچنان ادامه داشته و بعد از ملی شدن نفت نیز تمدید قرارداد میان‌ شرکت ملی نفت ایران و بازماندگان خانواده قیری اجرا شده که همچنان‌ برجاست.

موضوع قرارداد به‌طور خلاصه اجاره دادن زمین‌های موروثی قیری‌ به ویلیام‌دارسی است تا بتواند با استفاده از قرارداد منعقده خود با دولت‌ مرکزی، در آنجا به اکتشاف یا تداوم آن دست بزند.

مشخصات دیگر قرارداد:

این قرارداد در تاریخ اول اکتبر ۱۹۰۷ به امضای طرفین رسیده‌ است. اجاره‌دهندگان سید لطف اله ولد مرحوم سید کریم قیری و آقاسید آقایی‌ ولد مرحوم سید محمد قیری وکالتا از جانب سادات قیری هستند.

موجر (اجاره‌کننده) ویلیام‌ ناكس دارسی و وکیل وی،‌ مستر جی. پی. رینولدز، آن را امضاء کرده است.

به‌طورکلی هفت اثر مهر و امضای طرفین، شامل مهر و امضای مجتهدین‌ شوشتر و کنسولگری انگلیس در اهواز در زیر و اطراف قرارداد، مشاهده‌ می‌شود که بعضی از آنها ناخوانا بوده و بر عهده متخصصان اسناد قدیمی‌ است که متون این مهرها و متن اصلی قرارداد و متون انگلیسی آن را مطالعه و به دقت آشکار کنند.

متن قرارداد:

قرارداد دارای هشت شرط است که هر کدام توضیح داده شده و در بخش‌های قابل خواندن آن نکات زیر به چشم می‌خورد ؛

شرط اول: مستر جی. پی. رینولدز وکیل دارسی، به نیابت از او متعهد شده است که در ارتباط با موضوع قرارداد، در ماه اکتبر هر سال‌ مقدار یک‌هزار و پانصد من شوشتر نفت و مقدار یک‌هزار و پانصد من‌ شوشتر قیر به نمایندگان سادات قیری تحول داده و نفت و قیر استخراج‌ شده خود را به هیچ‌ وجه در شوشتر و دزفول نفروشد.

یادآور می‌شود، براساس اوزان و مقیاسات قدیم، هرمن شوشتر معادل ۷ کیلوگرم امروز بوده است. علاوه بر نفت و قیر گفته شده در شرط دوم نمایندگان دارسی موظف هستند هر سال ۱۵۰ تومان پول نقد نیز به موجر پرداخت کنند.

وکیل مستر دارسی موظف است نفت مربوط در میدان نفتی (نفتون) را هر کجا صلاح می‌داند، در یک حوض آهنی تسلیم نموده و مقدار قیر تعیین شده را منحصرا در شوشتر تحویل دهد.

همچنین در خصوص قیر طبیعی، خانواده قیری می‌توانند، سالی‌ دویست و پنجاه بار الاغ، که در حوالی چشمه‌های واقع در میدان «نفتون» پیدا می‌شود، بدون قیمت (پرداخت هزینه) بردارند و کرایه حمل‌و نقل آن بر ذمه سادات است .

شرط پنجم: این ورقه به مهر و امضای مجتهدین شوشتر مزین و به‌ این ‌طور ختم گردید که دیگر هیچ اشکالی، نه شرعی و نه عرفی و نه‌ عرض و نه اسباب دردسری در میان آید.

شرط ششم: منافع این قرارداد به نماینده و یا رییس خاندان سادات‌ قیری که زیر قرارداد را امضاء کرده، تحویل داده شده و باید رسید به مهر و امضای او برسد. همچنین اگر کسی بخواهد به وکیل مستردارسی نامه‌ بنویسد، توسط کنسولگری محمره (خرمشهر) ارسال دارد.

شرط هفتم: این مقاوله نامه جاری خواهد ماند تا زمانی که امتیاز از جانب‌ اعلی حضرت همایونی (پادشاه قاجار) به جناب فخامت نصاب مستر ویلیام‌ ناکس دارسی داده شده باقی است و مستر دارسی را اختیار فسخ است. در مورد شرط هشتم نیز در ابتدای مقال توضیح داده شد.

منابع :

کتابخانه مجلس شورای اسلامی، سند شماره ۴۶۰۹۷۴

مجله اقتصاد انرژی، تیر ۱۳۸۶، شماره ۹۳

مجله ماهنامه نفت پارس.

افزودن دیدگاه جدید

CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.‎